بی صداقتی پیرزن و عبای پیرمرد-راهبرد معاصر
رئیس سازمان امور اجتماعی منصوب شد موافقت مجمع تشخیص مصلحت با افزایش سهمیه دولت در صندوق بین‌المللی پول اطلاعیه سپاه صاحب الزمان(عج) در خصوص صدای انفجار در مورچه‌خورت رئیس جمهور: ادامه فیلترینگ با توجه به نارضایتی مردم قابل قبول نیست تصویب کلیات طرح تناسبی برگزار شدن انتخابات شورا‌ها تصویب پیشنهاد الحاق طرح ساماندهی کارکنان دولت به بودجه ۱۴۰۴ در کمیسیون اجتماعی سخنگوی هیأت رئیسه مجلس تغییر کرد پزشکیان: بهتر است رابطه با آمریکا را خودمان مدیریت کنیم بازدید فرمانده نیروی هوایی ارتش از جنگنده جی ۱۰ چین + عکس بیانیه سپاه: عملیات وعده صادق در امتداد آرمان شهید طهرانی‌مقدم است پزشکیان در دیدار اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه: شرط اصلاح وضعیت کشور استفاده از ظرفیت همه نیرو‌های نخبه است معاون اول رئیس جمهور در اجلاس سازمان همکاری اسلامی: پیشنهاد ایران برگزاری همه‌پرسی بین فلسطینیان است گفت‌وگوی تلفنی پزشکیان و بن‌سلمان جزئیات حادثه تروریستی سراوان | شهدا از هموطنان اهل سنت استاندار سیستان و بلوچستان: چهار نفر از شهدای سراوان هنگام اقامه نماز به شهادت رسیدند/ تروریست‌ها بلوچ نبودند

بی صداقتی پیرزن و عبای پیرمرد

معتقدم همان لاشخورهایی که عبا از روی دوش پدر روح الله زم برداشتند و برای عمامه زمین زدنش سوت و کف زدند، همان‌ها پای این پیرزن نشستند که خلاف صداقت بگوید تا سکه کاسبی‌شان شود.
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۲ - ۲۶ آذر ۱۴۰۰ - 2021 December 17
کد خبر: ۱۱۳۹۲۱

به گزارش راهبرد معاصر؛  کار به قمار براندازها روی بی صداقتی یک پیرزن ندارم. از طعنه‌ها و زخم زبان‌های اهل فرصت نیز بگذریم. ای کاش حداقل به خاطر این چند روز اتهامی که به جمهوری اسلامی زدند عذرخواهی کنند.

 

خود خانم گوهرعشقی نیز محل بحث نیست. معتقدم همان لاشخورهایی که عبا از روی دوش پدر روح الله زم برداشتند و برای عمامه زمین زدنش سوت و کف زدند، همان‌ها پای این پیرزن نشستند که خلاف صداقت بگوید تا سکه کاسبی‌شان شود.

 

اما مساله ما و شمائیم. مساله سوادرسانه است. چه میشود که باور می‌کنیم؟ چرا باید از سر برانگیختگی قضاوت کنیم؟ چرا اجازه می‌دهیم خناسان روی خطای هیجانی ما حساب باز کنند؟ زخم روی صورت پیرزن جای سرانگشت لاشخورها داشت. اما باور کردیم چون هیجان زده‌ایم. چون قضاوت‌های اجتماعی ما از سر تائید اجتماعی دیگران است نه استدلال‌های منطقی.

 

یک حرف را رسانه اهریمن تکرار می‌کند و ما نیز به تکرار می‌افتیم تا از ترند روز عقب نمانیم. ماجرا پیچیده نبود. به راست و دروغش علم نداشتیم اما به سناریوهای راهزن‌های رسانه‌ای نیز سوظن نداشتیم؟ با سابقه این غدارهای مکار آشنا نبودیم؟ اینها قاتلی چون نوید افکاری را قهرمان مبارزه نکردند؟ از قاتل غزاله یک کودک معصوم نساختند؟ از صاحب آمدنیوز که علنا آموزش آدم‌کشی می‌داد و ثمره‌اش شهادت محمدحسین حدادیان بود اسطوره نساختند؟

 

اینها از نجفی همسرکش، قربانی مبارزه با پرستو روایت نکردند؟ اینها جلادهایی که 11 زن و کودک را در مراسم نیروی مسلح مهاباد کشتند، تبدیل به قهرمان قیام نکردند؟ سعید ملک پور طراح سایت‌های مستهجن و منتشر کننده فیلم و عکس‌های تجاوز به دختران ایرانی را فعال حقوق بشر نام نگذاشتند؟ از محمدثلاث درویش داعشی که جنون‌وار با اتوبوس به مردم حمله کرد، پیرعرفان نساختند؟ اینها سر قبر خالی ترانه موسوی‌ها در فتنه 88 ننشستند و مویه نکردند؟ باز هم فهرست کنیم؟

 

سابقه این جریان در جلادستایی و نشاندن اوباش جای شهید روشن نبود و نیست؟ مساله اینست که هوشیار در رسانه نیستیم. رفتار کاملا غیرارادی در رسانه داریم. با کمترین تکانه احساسی و عاطفی از سوی رسانه‌ها دچار خطای شناختی می‌شویم. زود باور می‌کنیم و زودتر از آن برای عقب نماندن از بازار مکاره لایک و فیو، دست به انشای به حکم می‌بریم. از سر غلیان و واکنش‌های احساسی قضاوت می‌کنیم و بعد با استدلال تلاش می‌کنیم این قضاوت را برای دیگران توضیح دهیم. حال آنکه باید ماجرا برعکس باشد. جائی اگر علم نداریم، به منبع پیام توجه کنیم. هرجا که جای پای فراعنه رسانه‌ای بود سوظن داشته باشیم و صبر کنیم تا حقیقت روشن شود. این سوظن یک اصل راهبردی است./یادداشت محسن مهدیان، فارس

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده